- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
نـفــس در ســینه از آهــم شـرر شد تــمـام قــوت مــن، خـون جگر شد چه ایـامی که از شـب، تـیرهتر بود چه شبهایی،کـه باهجرت سحرشد |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
بــابــا بـنگـر رویِ بـهـم ریخـتـه ام را وا کــن گـرهِ مــوی بهم ریخـتـه ام را دیگر رَمَـقـی نیست به رویت بگُـشایـم چشم تــر کم ســویِ بـهـم ریخته ام را |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
پنهان به خاك كردم رازی به آب دیده بــا كس نمی توان گفت سرّ دل رمیده وقــت ســحر دعایم شد عاقبت اجابت بر شام تــار ما هم سر زد شبی سپیده |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
ویـران سرایم امشب شد میهمان ســرایم اینجا که خیزران نیست قرآن بخوان برایم هر شب صدات کردم امشب دعات کردم یـــا در بـــرم بـمانی یا هـمرهـت بیـایـم |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
امشب به دامن مـن خورشید آرمیــده یا ماه آسمان هــا در کلــبه ام دمــیده دخترهمیشه جایش آغوش گرم بــاباست کس روی دست دختررأس پــدرندیده |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
درد دارم ای پـدر در قسمت پا بـیـشتر چون اثر کرده به پایم خار صحرا بیشتر گرچه گل انداخته رویم ز سیلی ها ولی بر تـنـم انـداخـتـه شـلاق هـا جـا بیـشتر |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
هر چند بی تو دیدم... دوران پـیـریم را از یـاد بردم اما... با تو اسـیــریم را... چشمی که خون گرفته مژگان خاکی اش را واکـن که سیـر بینی،سیمای پیریم را... |
حضرت رقیه سلام الله علیها
دردم این است عمو نیز در این قافله نیست مثل من پــای کــســی پر شده از آبلــه نیست گــفــتــم از منبر نی آیــه ی توحــیـد نخوان سنگ ها منتظر و خواندن تو بی صله نیست |
حضرت رقیه سلام الله علیها
خبر آمد که ز معـشـوق خبـــر می آید ره گشایید که یـــارم ز سفـر می آید کـاش می شد که ببافـند کمی مـویم را آب و آیینـــه بــیــارید پـــدر می آید |
حضرت رقیه سلام الله علیها
حق خواسته که دست عطا داشته باشی بــــالا بنـشینی و گــدا داشتــه بـــاشی والله که حق است که در جــمع بزرگان بالای سـر عــمّـــه تو جا دا شته باشی |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
گل سر نیست ولی موی سرم هست هنوز تن من آب شد امــا اثـــرم هــست هنـــوز جــای سیــلــی ز روی گونه من پاک نشد رد شلاق به روی کـــمــرم هست هنـــوز |
حضرت رقیه سلام الله علیها
در خـرابات شبی صحبت هجران افتاد وندر آن شام بلا قصه ی جانان افتاد دید در خواب یکی عاشق دلداده ومست که سر یــــار سفر کرده به دامان افتاد |
مدح و شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
ای بارگــاه کوچک تو قـبله ای عظیم وی روضۀ مبارک تو روضـۀ نعـیـم باشد حریــم اقدس تو قــبله گـــــاه دل تا خفته چون تو جان جهانی درآن حریم |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
امشب غمت به صفحۀ دل جا نمیشود بـا خـود مرا بـبـر، کـه فـردا نـمیشود گفـتـند رفـتهای به سفر تا شوم خمـوش ایـن دل بـدیـن تـرانـه تـســلاّ نـمیشود |
حضرت رقیه سلام الله علیها
آن شب سـپـهــر دیـدۀ او پر ستـاره بود داغ نهفته در جگرش، بی شماره بـود در قاب خون گرفتۀ چشمان خسته اش عکس سر بـریده و یک حلق پاره بود |
حضرت رقیه سلام الله علیها
آهش فضای هرسحرش را گرفته است داغــی تمامی جــگـــرش را گرفته است از کــوچـه ها رسیده تنش تیر می کشد ازبس که سنگ دور و برش را گرفته است |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
چـشـم وا کــردم و پرپر شدنت را ديدم نيــزه در نيـزه غريبانه تنت را ديــدم زير پـامال کـبــود سُـم مــرکب هـا، نه به روي دست ملائک بدنت را ديــدم |